سما سما ، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

سما جون

پروانه من

  عشق من،ديشب كه براي جشن تولد دختر عمه (فاطمه) رفته بوديم،عمه سمانه كه تازه از مسافرت شمال برگشته بود براتون يه سوغاتي آورده بود كه هر دو تاتون با ديدنش خوشحال شدين و واقعا بال در آورده بودين،اينم مدركش.                                  ...
29 ارديبهشت 1390

بازي و تفريح

بازی و تفریح سماي گل من خيلي به پارك علاقه داره و دوست داره بره اونجا و با تاب و سرسره بازي كنه،اين علاقه از كودكي تو وجودش بود و ما براش تو خونه هم تاب تهيه كرده بوديم و هر سوار اون مي شد و براي خودش شعر تاب تاب عباسي مي خوند،هر وقت توي ماشين از يه جايي كه فضاي سبز داشت رد مي شديم سريع مارو صدا ميكرد و مي گفت: تاب تاب عباسي، خدا منو نندازي.                                                        &nb...
16 ارديبهشت 1390

خانم ما رو هم تحويل بگير

مثل اينكه مطلب قبلي كه نوشتم حسابي جواب داده و بعضي ها كه نمي خوام اسمشونو بيارم(اصلا منظورم سما نيست) كلي تغيير رفتار دادن و انگار بهشون بر خورده و براي خودشون رفتن توي پارك و كلي ژست گرفتن تا روي باباشونو كم كنن و بگن كه ما جوجه ها اگه دلمون بخواد يه عكسايي ميگيريم و يه جور ژست ميگيريم كه شما عمرآ نتونيد اينجوري فيگور بگيريد، اينم نمونه هاش:                                                    ...
15 ارديبهشت 1390

فيگور

وقتي مي خواي از بچه ها عكس بگيري انگار قراره كه يكي از بزرگترين اتفاقات تاريخ رو رقم بزني،خيلي كار سختيه،چون نمي دونم چرا وقتي چششون به دوربين ميخوره و مي دونن كه ما چقدر حساسيم نسبت به عكس گرفتن از اونها،شروع مي كنن به بازيگوشي و ادا در آوردن،ولي بعضي وقتها هم فيگورهاي خوبي ميگيرن. سماي گل منم از همون بچه هاست،موقع عكس گرفتن كلي منو اذيت ميكنه،همش بازيگوشي ميكنه و به محض اينكه صداي عكس گرفتن رو ميشنوه ،ميدوه و مياد كه عكسشو ببينه،ولي چندتا فيگور خوب گرفته كه حيفم اومد اونا رو تو وبلاگش نذارم.                         &n...
13 ارديبهشت 1390

اخلاق كودكانه

تا حالا به رفتار بچه ها دقت كردين؟ بچه ها خيلي باحالن،هيچ غل و غشي تو رفتارشون نيست،هم دوستي هاشون با مزه است ،هم قهر كردن هاشون و هم دعوا كردن هاشون،يه دقيقه  با هم دوست هستن و قربون صدقه هم ديگه ميرن،يه دقيقه ديگه باهم دعوا ميكنن و قهر مي كنن ،دوباره يه دقيقه ديگه با هم دوست ميشن و بازي مي كنن، خلاصه هيچي تو دلشون نيست و واقعا همديگرو دوست دارن،حالا نمونه هاشو ببينين. اينجا با هم دوستن:                          تا حالا به رفتار بچه ها دقت كردين؟ بچه ها خيلي باحالن،هيچ غل و غشي تو رفتارشون نيست،هم دوستي هاشون با مزه است ،هم قهر ك...
10 ارديبهشت 1390

13 به در

سماي گل من مثل همه كوچولوها و بزرگترهايي كه روز 13 فروردين رو براي گردش و تفريح به دامن طبيعت ميرن ،به همراه بابا و مامان و آقا جون و مامانيش و عمه زهرا و عمو روح الله و فاطمه جون ،براي بازيگوشي و تفريح سر از پا نمي شناخت وبا گفتن اين جمله كه سما ميخوايم با فاطمه بريم پارك،مثل فنر از جاش پريد و لباسهاشو پوشيد و آماده بيرون رفتن شد.                           مابقي عكسهاي گلم رو تو ادامه مطلب گذاشتم. اينجا هم سما خانم آماده بازي با فاطمه گلي بود.     اينجا نمي دونم دخترم منتظر چي بوده............         &...
10 ارديبهشت 1390

سما و سال تحويل

دختر گلم،شب سال تحويل براي خريد عيد رفته بوديم بيرون،البته تو دختر خوبي شده بودي وبيشتر مسير رو خودت راه اومدي ،ولي وقتي انرژيت تحليل رفت،ديگه مجبور شدم بغلت كنم وتو هم براي خودت كيف ميكردي،البته ديگه آخر سر كلافه شده بودي و بهونه گيري ميكردي و مجبورمون كردي كه بعد از خوردن شام و نوشابه كه خيلي دوست داري،سريعتر بريم خونه،در راه رسيدن به خونه از خستگي خوابت برد و ديگه براي سال تحويل نتونستي كنار من و مامانت بشيني،البته مامان جونتم داشت خوابش ميبرد كه در ثانيه هاي پاياني نزديك به تحويل سال بيدارش كردم ولي تو توي خواب ناز بودي و دلمون نيومد كه از خواب بيدارت كنيم و توي همون خواب دوتا ماچ آبدار از لپات كرديم،سال نوت مبارك باشه گلم،ان...
18 فروردين 1390

سال نو مبارك(1390)

                                                    باسلام خدمت تمامي اعضاي ني ني وبلاگ و عرض تبريك به مناسبت سال جديد ،دختر گلم سما  به تمام دوستاش كه توي اين وبلاگ عضو هستن،چه اونهايي كه هم سن خودش هستن،چه اونهايي كه از خودش كوچكتر و يا بزرگتر هستن،سال جديدرو تبريك ميگه. راستي  سما تو روزهاي گذشته به عيد ديدني رفته و بابابزرگ هاش  ومامان بزرگ هاش  رو ديده و ازشون عيدي گرفته و با دختر عمه ف...
5 فروردين 1390

روز میلاد

                                           خیلی عجله داشتی برای اومدن،غافلگیرمون کردی دختر   ،تا اومدم کارای اطاق عمل مامانت انجام بدم،شنیدم که قدمهاتو توی این دنیا گذاشتیو چشای مارو روشن کردی           ، قبل از اینکه خودتو ببینم عکستو تو                         ...
5 فروردين 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سما جون می باشد