سما سما ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

سما جون

سالروز 5 سالگي

باسلام ديروز پنجمين سالي بود كه در كنار دختر گلم  جشن تولدش رو جشن گرفتيم و از خداي بزرگ براي داشتن چنين نعمتي سپاسگذاري كردم و به خاطر اينكه مامان سما يه مقدار كسالت داشت نتونستيم از مهمونامون دعوت كنيم كه به جشنمون بيان ولي به خاطر دل سما خانم يه جشن كوچولوي سه نفره توي خونه خودمون گرفتيم و سعي كرديم توي سالروز تولد گل دخترم يه چند دقيقه اي رو شادي كنيم و دل اونو شاد كنيم                                  ...
28 مهر 1392

يك مسافرت كوچولو

باسلام خدمت همگي دوستان جاتون خالي چند روز پيش سما خانم يك مسافرت كوچولو داشت به شهرهاي شمالي كشور در منطقه چابكسر كه مابين شهرهاي رامسر و رودسر واقع شده و داراي آب و هواي بسيار مطبوعي هست،خلاصه بعد از چند روز كه ازتابستون رو پشت سر گذاشته بوديم و گرما و شرجي هوا توي شمال كشور كاهش پيدا كرده بود و از اون شلوغي تابستونيش در اومده بود اين مسافرت يكمي حالمون رو سر جاش آورد و سما خانم به همراه پسر عمه پارسا حسابي تا مي تونستن براي خودشون بازي كردن و خوش گذروندن و تني هم به آب دريا زدن و براي خودشون كنار دريا حسابي تركوندن و خودتون مي دونيد كه وقتي بچه ها كنار ساحل دريا باشن و وسايل بازيشون هم همراهشون باشه ديگه چه كارا كه نمي كنن، البته ج...
12 مهر 1392

نوشتن اين مطلب توسط دختر گلم

سما محمدي، فاطمه برهاني، عطرين، مامان سميه، بابا حميد محمدي ، سما مو فرفري، سما عينكي، سما خوشگله مامانت چقدر دوستت داره،دختر سيندرلا چقدر خوشگله،فاطمه باربي چقدر قشنگه،پارسا عروسك است و خوشگل است،مادر بزرگم چقدر نازه من دوستش دارم، مامانم براي من بستني ميخره و من دوستش دارم و بابا مم خيلي دوستش دارم،پدر بزرگم برام هي بستني ميخره،وقتي مي خوايم بريم تو ماشين  بابام كمربندش رو مي بنده واي و واي و واي.....، مهرسا چقدر خوشگله،سيندرلا همش منو دوست داره چقدر با ادبه،من همش با تبلت آقا جون بازي مي كنم. نگارش متن بالا توسط صاحب اين وبلاگ كه سما خانم گلم هست انجام شده يعني ايشون پيش من نشسته و گفته كه بابا اين چيز هايي كه من ميگم رو بر...
19 شهريور 1392

سلامي دوباره

 با سلام خدمت تمام دوستان ني ني وبلاگي چند وقتي بود كه به دليل مشغله كاري نتونسته بودم مطلبي رو براي وبلاگ سما ارسال كنم و حالا خوشحالم كه بعد از حدود يك سال و اندي دوباره خدا توفيق داد كه بتونم براي وبلاگ دخترم مطلب جديدي بنويسم. دختر من كه ديگه الان چهار سال و نه ماهش هست خيلي از كارهاي شخصيش رو به خوبي ياد گرفته كه انجام بده و حتي در انجام كار هاي خونه از جمله نظافت و آوردن وسايل سفره و جمع كردن اونها به مادرش كمك ميكنه و خيلي دوست داره كه كارهاي جديد رو تجربه بكنه البته در  كنار من ومادرش، زماني كه تلفن خونه زنگ ميزنه ميدوه و ميره تلفن رو بر مي داره و به خوبي با كسي كه پشت خطه حال احوال ميكنه و اب...
22 تير 1392

تولدت مبارک دخترم

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . . قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنینی از نخستین دیدن توست خوش آهنگ عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست آمدی و آسمان و زمین را برایمان بهشت کردی تنها ستاره ی آسمان دلمون تولدت مبارک . . .    تو اين روز طلايی تو اومدی به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از آسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا   ...
26 مهر 1391

موي كوتاه

سما خانم گل من از زماني كه به دنيا اومده بود تا الان كه حدود سه سال و نيمشه موهاش رو كوتاه نكرده بود و چند روز پيش به دليل اينكه سما جون بسيار گرماييه و الان هم كه يواش يواش داريم به فصل گرما نزديك ميشيم وخيلي عرق ميكنه و دائما پشت گردنش و زير گلوش رو ميخارونه و زخم ميكنه ، تصميم گرفت كه موهاش رو كوتاه كنه و اين تصميم رو خودش گرفت و مدام به مامانش ميگفت كه موهاي منو كوتاه كن، البته مامانش اول مخالف بود و ميگفت كه موي دختر بچه بايد بلند باشه ولي بعدا به دليل اينكه من و سما با اين موضوع موافق بوديم واينكار باعث رشد بهتر موهاش ميشه و از گرمازدگي جلوگيري ميكنه و دو راي به يك راي غلبه ميكنه  مجبور شد كه قبول كنه و چون خودشون آرايشگر ت...
11 خرداد 1391

تولد دختر عمه فاطمه

سلام چند روز پيش تولد دختر عمه سما بود كه سما خانم اونو خيلي دوست داره و هميشه با هم بازي مي كنن و وقتهايي كه از همديگه دور هستن با تلفن با هم صحبت ميكنن و به دليل فاصله سني نسبتا كمي كه با هم دارن خيلي باهم دوست هستند و در اصل همبازي هم هستن و اسم ايشون فاطمه خانم هست. خلاصه روز قبل از تولد فاطمه جون سما خانم كلي شور و شوق داشت و اصرار كه بريم و براي فاطمه كادوي تولد بگيريم و با سليقه خودش يه هديه انتخاب كرد و شب تولد فاطمه خانم بهش هديه داد. از همينجا تولد شش سالگي فاطمه گل عزيزم رو بهش تبريك ميگم و اميدوارم كه در مراحل زندگيش موفق باشه و هميشه لبش خندون باشه. اينم عكسهاي مربوط به تولد فاطمه جون: &...
25 ارديبهشت 1391

بيرون روي

سلام اول از همه بايد بگم كه منظور من از عنوان اين مطلبي كه نوشتم اوني نيست كه احتمالا توي ذهن بعضيها نقش بسته،چون اگه منظورم اون مطلب بود اولش يه گلاب به روتون ميگفتم اگه صبر كنيد الان منظورم رو قشنگ براتون بيان مي كنم: جونم براتون بگه كه اين روزها با طولاني شدن زمان روز ، سما خانم ما ديگه توي خونه حوصلش سر ميره ونزديكهاي بعد ازظهر كه ميشه ديگه بهونه مي گيره،يا مي خواد بره توي حياط با دوستاش بازي كنه يا اينكه ميگه منو ببرين پارك،خلاصه ديگه هر روز كار ما همين شده كه بايد خانم رو ببريم پارك و دو سه ساعت بازي كنه و بعد هم هممون مثل لشكر شكست خورده از فرط خستگي بيايم و بيوفتيم توي خونه،        &...
13 ارديبهشت 1391

دوباره بهار آمد

بوي باران، بوي سبزه، بوي خاک شاخه‌هاي شسته، باران خورده، پاک آسمان آبي و ابر سفيد برگ‌هاي سبز بيد عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهاي شاد خلوت گرم کبوترهاي مست نرم نرمک مي‌رسد اينک بهار خوش به حال روزگار دخترم سلام سال 90 با تمام خوبيها و بديهاش كوله بار خودش رو جمع كرد و رفت و زمين دوباره بستر سبزش رو براي آرامش و لذت بردن تو پهن كرد و حالا نوبت توست كه با لطافت كودكي خودت تو باغ بهار چرخ بزني و از زيباييهاش لذت ببري و تا مي توني بخندي و من آرامش بگيرم از صداي قهقهه مستانه تو. امسال با توجه به مشغله كاري كه من و مامانت قبل از شروع سال داشتيم و خستگي ناشي از يك سال كاري  ولي شم...
4 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سما جون می باشد