نوشتن اين مطلب توسط دختر گلم
سما محمدي، فاطمه برهاني، عطرين، مامان سميه، بابا حميد محمدي ، سما مو فرفري، سما عينكي، سما خوشگله مامانت چقدر دوستت داره،دختر سيندرلا چقدر خوشگله،فاطمه باربي چقدر قشنگه،پارسا عروسك است و خوشگل است،مادر بزرگم چقدر نازه من دوستش دارم، مامانم براي من بستني ميخره و من دوستش دارم و بابا مم خيلي دوستش دارم،پدر بزرگم برام هي بستني ميخره،وقتي مي خوايم بريم تو ماشين بابام كمربندش رو مي بنده واي و واي و واي.....، مهرسا چقدر خوشگله،سيندرلا همش منو دوست داره چقدر با ادبه،من همش با تبلت آقا جون بازي مي كنم.
نگارش متن بالا توسط صاحب اين وبلاگ كه سما خانم گلم هست انجام شده يعني ايشون پيش من نشسته و گفته كه بابا اين چيز هايي كه من ميگم رو برام بنويس وبذار توي وبلاگم، منم براي اينكه ببينم توي ذهن يه دختر بچه 5 ساله چي ميگذره و شايد براي خودش هم جالب باشه كه وقتي بزرگ شد اين مطلب رو بخونه،عينا چيزهايي رو كه به زبون آورده رو اينجا براش نوشتم و براي خودم هم خيلي جالب بود كه توي ذهن پاك و معصوم اين بچه ها چي مگذره ،البته يه جايي هم يه شعر خونده كه آخرش گفته واي و واي و واي كه من در حين تايپ كردن كلي خنديدم، اميدوارم كه اين مطلب براش به يادگاري بمونه و دخترم زودتر به مدرسه بره و بعدا ديگه خدش بياد و وبلاگش رو به روز كنه، به اميد اون روز.