سما سما ، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

سما جون

تولدت مبارک دخترم

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . . قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنینی از نخستین دیدن توست خوش آهنگ عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست آمدی و آسمان و زمین را برایمان بهشت کردی تنها ستاره ی آسمان دلمون تولدت مبارک . . .    تو اين روز طلايی تو اومدی به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از آسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا   ...
26 مهر 1391

موي كوتاه

سما خانم گل من از زماني كه به دنيا اومده بود تا الان كه حدود سه سال و نيمشه موهاش رو كوتاه نكرده بود و چند روز پيش به دليل اينكه سما جون بسيار گرماييه و الان هم كه يواش يواش داريم به فصل گرما نزديك ميشيم وخيلي عرق ميكنه و دائما پشت گردنش و زير گلوش رو ميخارونه و زخم ميكنه ، تصميم گرفت كه موهاش رو كوتاه كنه و اين تصميم رو خودش گرفت و مدام به مامانش ميگفت كه موهاي منو كوتاه كن، البته مامانش اول مخالف بود و ميگفت كه موي دختر بچه بايد بلند باشه ولي بعدا به دليل اينكه من و سما با اين موضوع موافق بوديم واينكار باعث رشد بهتر موهاش ميشه و از گرمازدگي جلوگيري ميكنه و دو راي به يك راي غلبه ميكنه  مجبور شد كه قبول كنه و چون خودشون آرايشگر ت...
11 خرداد 1391

تولد دختر عمه فاطمه

سلام چند روز پيش تولد دختر عمه سما بود كه سما خانم اونو خيلي دوست داره و هميشه با هم بازي مي كنن و وقتهايي كه از همديگه دور هستن با تلفن با هم صحبت ميكنن و به دليل فاصله سني نسبتا كمي كه با هم دارن خيلي باهم دوست هستند و در اصل همبازي هم هستن و اسم ايشون فاطمه خانم هست. خلاصه روز قبل از تولد فاطمه جون سما خانم كلي شور و شوق داشت و اصرار كه بريم و براي فاطمه كادوي تولد بگيريم و با سليقه خودش يه هديه انتخاب كرد و شب تولد فاطمه خانم بهش هديه داد. از همينجا تولد شش سالگي فاطمه گل عزيزم رو بهش تبريك ميگم و اميدوارم كه در مراحل زندگيش موفق باشه و هميشه لبش خندون باشه. اينم عكسهاي مربوط به تولد فاطمه جون: &...
25 ارديبهشت 1391

بيرون روي

سلام اول از همه بايد بگم كه منظور من از عنوان اين مطلبي كه نوشتم اوني نيست كه احتمالا توي ذهن بعضيها نقش بسته،چون اگه منظورم اون مطلب بود اولش يه گلاب به روتون ميگفتم اگه صبر كنيد الان منظورم رو قشنگ براتون بيان مي كنم: جونم براتون بگه كه اين روزها با طولاني شدن زمان روز ، سما خانم ما ديگه توي خونه حوصلش سر ميره ونزديكهاي بعد ازظهر كه ميشه ديگه بهونه مي گيره،يا مي خواد بره توي حياط با دوستاش بازي كنه يا اينكه ميگه منو ببرين پارك،خلاصه ديگه هر روز كار ما همين شده كه بايد خانم رو ببريم پارك و دو سه ساعت بازي كنه و بعد هم هممون مثل لشكر شكست خورده از فرط خستگي بيايم و بيوفتيم توي خونه،        &...
13 ارديبهشت 1391

دوباره بهار آمد

بوي باران، بوي سبزه، بوي خاک شاخه‌هاي شسته، باران خورده، پاک آسمان آبي و ابر سفيد برگ‌هاي سبز بيد عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهاي شاد خلوت گرم کبوترهاي مست نرم نرمک مي‌رسد اينک بهار خوش به حال روزگار دخترم سلام سال 90 با تمام خوبيها و بديهاش كوله بار خودش رو جمع كرد و رفت و زمين دوباره بستر سبزش رو براي آرامش و لذت بردن تو پهن كرد و حالا نوبت توست كه با لطافت كودكي خودت تو باغ بهار چرخ بزني و از زيباييهاش لذت ببري و تا مي توني بخندي و من آرامش بگيرم از صداي قهقهه مستانه تو. امسال با توجه به مشغله كاري كه من و مامانت قبل از شروع سال داشتيم و خستگي ناشي از يك سال كاري  ولي شم...
4 ارديبهشت 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سما جون می باشد